ارایشگاه رفتن دانیال ********(سه شنبه 16 اسفند 90)
عزیزم موهات خیلی بلند شده بود و ما هم تصمیم گرفتیم که 2 هفته به عید مونده ببریمت سلمونی
که تا عید موهات شکل بگیره. اولش طبق معمول ناراحت بودی و وقتی روی صندلی نشستی
یک بغض کوچیکم کردی ولی صدات در نمی یومد و موهات را زدیم و به به مثل ماه شدی .(بوس)
مبارکت باشه گلم - ارایشگاه دومادیت انشالله.
اومدی خونه و حمامت کردیم و اول کارهای تو را انجام دادیم و خیالمون راحت شد .
تا حالا برسیم من و بابا به کارهای خودمون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی