خرید و گشت و گذار با بابا دامون.28 مهر 90
سلام عزیزم.
امروز پنجشنبه تا عصری با هم خونه بودیم و برای خودت سرگرم بازی و یکمی توی اتاقت مشغول بودی.
ناهارت خوردی و خوابیدی و عصری با بابایی رفتین با ماشین گشت و گذار.
توی مسیر با هم پارک هم رفتین و میوه های مورد علاقتم ( انار و هندوانه) را هم خریدین.
خلاصه حسابی با هم خوش گذراندین.
منم مهمونی دعوت بودم و رفتم و شب اومدم , دیدم که شام خوردی و شیر و ....
داری بازی می کنی.
( مرسی از تو همسر عزیزم که همیشه یار و یاور من بودی و به فکر من هستی, دوست دارم.)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی