danialdanial، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه سن داره

دانیال زرنگ مامان بابا

حکایت من و دنی. 21 مهر 90

1390/7/23 9:19
نویسنده : مامان گیتا
254 بازدید
اشتراک گذاری

helo

سلام عزیزم.

امروز پنجشنبه از صبح که بلند شدی روز خوبی نداشتی.

یعنی همش مامان اذیت کردی, بهونه داشتی و ظهرم نخوابیدی.

تا بابا اومد خونه و خلاصه یک روزایی مامان و بابا رو خیلی اذیت می کنی.

عصری بردیمت پیش مامان بزرگ و من و بابا رفتیم خرید داشتیم و شب اومدیم دنبالت.

تا من سر کوچه دیدی که از ماشین پیاده شدم ذوق کردی و پریدی بغلم.

شام هم کباب از بیرون گرفتیم و خوردیم . ( می دونم که مامان و بابا را خیلی دوست داری و هنوز کوچولویی و از قصد که اذیت نمی کنی عشقم.)

              ((((شب بخیر عزیزم, به خدا می سپارمت.))))

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان امیر علی
24 مهر 90 18:47
فدات بشم من خاله جون هر چه قدر که دوست داری مامان رو اذیت کن افرین .تو خوبی .
مامان امیر علی
24 مهر 90 18:47
دوستتون داریما