danialdanial، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

دانیال زرنگ مامان بابا

تولد مامان بزرگ (مامان شهناز)****8 آبان 91

پسر گلم اینجا به مناسبت تولد مامان بزرگ آماده شدیم و سه تایی با ماشین خودمون که بابایی خریده رفتیم خونه مامان بزرگ و بابابزرگ. خیلی شب خوبی بود و با مامان و بابا بزرگ و عموها و ... دور هم این شب قشنگ را جشن گرفتیم. شام از بیرون گرفتیم و کیک و عکس یادگاری گرفتیم و مامانی کلی خوشحال شده بود و یک کادوی خوشگلم برای مامانی بردیم که خیلی دوست داشت.(سرویس صبحانه خوری و ....)***** بازم از اینجا از طرف همگی به مامانی تولدش را تبریک میگیم.   ...
14 آبان 1391

دانیال و عمو بهداد

اینجا با عمو بهداد دارین تفنگ بازی میکنین و هر وقت میریم خونه مامان بزرگ عمو کلی با تو بازی میکنه و حسابی به ما کمکه  و سرت را گرم میکنه.( عموی این سنی هم نعمته داشتنش -هوراااااااا)**** ...
14 آبان 1391

حکایت گشت و گذار ما در ماهی که گذشت (91)

سلام به روی ماهت پسر گلم. امیدوارم که سلامت و خوش باشی. امروز روز عید قربان هست. این عید بزرگ را به همه عزیزان و  خاله های مهربون و به تمام عزیزان خودم تبریک میگم عزیزم من هر چند هفته میام و وبلاگت را مینویسم. ببخشید گلم که زود به زود نمیام چون حسابی با تو مشغولم و وقت کم هم میارم.گاهی میبینم که در کل شبانه  روز   5 ساعت خوابیده ام. این چند هفته از خودت شروع کنم که دو روز با هم کلاس میریم و هفته ای سه بار هم معلمت میاد خونه و صبح ها هم گاهی میری خونه اسباب بازی و عصرها هم یا میریم بیرون و پارک یا ماشین میگیرم و با هم میگردیم.چند روز پیش با بابایی رفتیم خرید های پاییزیت را انجام دادیم کلی لباس و کفش های...
5 آبان 1391