danialdanial، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

دانیال زرنگ مامان بابا

حکایت مسافرت حیران- خرداد 1391

1391/6/9 9:23
نویسنده : مامان گیتا
249 بازدید
اشتراک گذاری

گلم

دنی جونم ما قرار شد که چند روز تعطیلی خرداد را به ویلای خاله نوشین و عمو مهران به همراه دوستامون بریم.

خیلی خوشحال بودیم و هیجان - چون پسرم نمیدونی مسافرت با دوستهای خوب چقدر عالیییییییی.

خلاصه وسایلمون را جمع کردیم و بلیط هواپیما گرفتیم و رفتیم و 3 روزی بودیم که سه روز به یاد موندنی و تاریحی شد.

یک اکیپ 20 نفری بودیم که از صبح میگشتیم و با هم غذا درست میکردیم و شب ها میرفتیم گاهی

گردش و شام بیرون و جاهای دیدینی اردبیل را دیدییم , مثل دشت فندق لو - استارا - لب دریا- دیلمان

حیران که دیگه گل سرسبد بودو ..... خلاصه آش دوغ معروف اردبیل - کباب ترکی که معرکه بود

و کلی خاطرات خوبی برای ما موند و به تو هم خیلی خوش گذشت و تو هم پسر خوبی بودی و به ما خوش گذشت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)