danialdanial، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

دانیال زرنگ مامان بابا

مروری بر خاطرات سالی که گذشت - سال 1390

1390/12/29 9:44
نویسنده : مامان گیتا
536 بازدید
اشتراک گذاری

hy

سلام پسر خوشگلم - پیشاپیش سال نو را بهت تبریک میگم و امیدوارم که سالی پر از سلامتی

و خوشی و موفقیت برای تو عزیزم باشد.

منم چند سطری برات خلاصه از سالی که گذشت و البته از خوبی ها و خوشی ها مینویسم.

پسرم به طور کلی سال خیلی خوبی برای همگی ما بود و خدا را هزاران بار شکر.

از این سال به طور مرتب وبلاگت را نوشتم و کلاس تو را شروع کردیم که خیلی از پیشرفتت راضی

هستیم.و همچنان ادامه خواهیم داد.از دوباره رابطه برقرار شدن با خانواده بابایی که تو خیلی

دوسشون داری و این سال مامان بزرگ زحمت کشید و خیلی پیششون میموندی و من و بابا

هم به مهمونی و ... میرفتیم و خلاصه ساعتی برای خودمون بودیم.

ماه رمضان که تمام سفره را با من کمک میکردی و با بابا افطار میکردی و ....

اولین مسافرت تو این تابستان(البته به خاطر وسواس مامانت) بود که رفتیم شمال . کلی بهمون

خوش گذشت و مسافرتی به یاد موندنی.

این سال در مسابقه نی نی وبلاگ شرکت کردی و برنده شدی و 2 بار عکست توی مجله شهرزاد

چاپ شد .تو را مرکز پژوهش و هوش و استعداد کودکان بردیم که گفتند هوش خوبی داری و بزرگتر از سنت هستی ولی کمی بازیگوشی.

از جاهای مختلفی که با هم رفتیم از پارک -شهر بازی- و... امسال سی دی تراشه های الماس

را برات گرفتم که با من خوب همکاری کردی .از برف بازیها- شب چهارشنبه سوری- شب یلدا .....

که همه پر از خاطرات فراموش نشدنی هست.

از ایام محرم که روز عاشورا سقا شده بودی و هر شب دنبال دسته های عزاداری.

از تولدت برات بگم که این 4 سال به بهترین شکل برگزار شده.

امسال هم همه دوستام +بچه هاشون اومده بودن و کلی خوش گذشت.

از خونه اسباب بازی که مرتب میری و خوشت اومده و دیگه حتی 1-2 ساعتی میمونی و من میام دنیالت.

از خرید عیدت که اولین قدم کارهای عید ما بود که همه چیزبهترین را برات گرفتیم-مبارکت باشه.

امسال دو چیز مهمی که برای خونه خریدیم و برای تو و من خیلی خوشحال کنننده بود.

((((لب تاب+ دوربین دیجیتال))))که باعث شد تندتند ازت عکس بگیریم و از طریق لب تاب خاطراتت را توی

وبلاگ ثبت کنم.  در ضمن برای تولدت اتلیه هم رفتیم که در سال جدید عکسهات را میگذارم.

بهر حال امسال هم رو به پایان هست و برای ما که سال خوبی بود .

عزیزم این اخرین پست من در سال 1390 بود .

 

پسرم عیدت مبارک- به خدای بزرگ میسپارمت و امیدوارم که سال 1391 سالی همراه با سلامتی

و خوشی و برکت برای همگی عزیزانم و به خصوص برای من و تو بابا دامون باشد.

دامون جون- همسر عزیزم از اینجا سال نو را به تو هم تبریک میگویم و بهت خسته نباشید میگویم

که اگر حمایت و پشتیبانی تو نبود .... من اینقدر احساس راحتی و خوشی نمیکردم.

 

عید همگی مبارک- خوش بگذره - تا سال 1391 خداحافظ*****بای بای

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)