پارک ملت . جمعه 23 دی 90 ******
سلام پسرم خوبی عزیزم؟؟؟؟؟
صبح جمعه بلند شدیم و صبحانه خوردیم و تصمیم گرفتیم که هوا هم خوبه تو را یک طرفی ببریم.
اماده شدیم و رفتیم پارک ملت - وای که چه هوای عالی بود و خلوت و فکر به جایی بود.
خلاصه کلی گشتیم و عکس گرفتیم و بقدری بزرگه گه 3 ساعتی تو پارک میگشتیم.
تو و بابا توی چمن ها بازی کردین و رفتیم زمین بازی و .... اومدیم اش رشته و ... خوردیم.
خیلی بهمون خوش گذشت و تو هم حسابی بازی و بدو بدو کردی و ظهر بود که از پارک اومدیم بیرون.
از دم در پارک با بی ار تی اومدیم تا ونک - به خاطر تو که هم تجربه کنی هم دوست داری.
و از انجا هم با ماشین اومدیم خونه .
ناهار هم از بیرون کباب گرفتیم و خوردیم و تو خسته بودی و خوابیدی.
من و بابا هم نشستیم سی دی دیدیم و ...
عصر هم من و بابا دامون مشغول تمیزی خونه شدیم. شب مامان نازی و نادیا اومدن پیش ما و تا 12 شب
دور هم بودیم و خیلی خوش گذشت. شام هم از بیرون ساندویج گرفتیم.
(جمعه خوبی بود - امیدوارم که به همه عزیزان خوش بگذره.)