danialdanial، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

دانیال زرنگ مامان بابا

مروری بر خاطرات سالی که گذشت - سال 1390

سلام پسر خوشگلم - پیشاپیش سال نو را بهت تبریک میگم و امیدوارم که سالی پر از سلامتی و خوشی و موفقیت برای تو عزیزم باشد. منم چند سطری برات خلاصه از سالی که گذشت و البته از خوبی ها و خوشی ها مینویسم. پسرم به طور کلی سال خیلی خوبی برای همگی ما بود و خدا را هزاران بار شکر. از این سال به طور مرتب وبلاگت را نوشتم و کلاس تو را شروع کردیم که خیلی از پیشرفتت راضی هستیم.و همچنان ادامه خواهیم داد.از دوباره رابطه برقرار شدن با خانواده بابایی که تو خیلی دوسشون داری و این سال مامان بزرگ زحمت کشید و خیلی پیششون میموندی و من و بابا هم به مهمونی و ... میرفتیم و خلاصه ساعتی برای خودمون بودیم. ماه رمضان که تمام سفره را با ...
29 اسفند 1390

بابا دامون و دوستاش .... دور همی !!!!!!

پسرم دیروز بابا دامون با دوستاش قرار داشتند که دور هم جمع شوند و چند ساعتی با هم باشند. جالب اینکه باز هم بابایی میخواست تو را با خودش ببره چون همیشه پدر و پسر با همین. **** ولی من گفتم: که نه تو برو و با دوستات راحت باشین و من و تو هم تا شب خونه بودیم و تو سرگرم بازیت و منم مشغول باقیمانده کارها!!!!!! بابایی هم اومد و گفت که کلی بهشون خوش گذشته و کلی هم از تو (دنی) پرسیدن. شب هم مامان بزرگ و بابا بزرگ و عمو بهداد اومدن و قراره که امروز صبح برن شمال. یک ساعتی دور هم بودیم و زحمت کشیدند و عیدی و برای من هم انگشتر خریده بودند. کلی وسایل و از همه جالب تر برای تو ماهی اورده بودند و تو هم ذوق میکردی. (مرسی ما...
29 اسفند 1390

تشکر ویژه از دایی علیرضا جون *****

داداش گلم نمیدونم از کجا شروع کنم که وجودت و حضورت افتخاری برای من و دامون و دانیال هست. خیلی خیلی ازت ممنونم که همیشه پشت و یار و یاور من و ... و حالا دامون و بخصوص خواهر زادت دانیال بوده و هستی. این سالها خالصانه به ما لطف داشتی و در کنار بقیه عزیزان که همیشه محبتشون شامل حال ما بوده تو همیشه چند قدم جلوتر برای ما قدم گذاشتی. همیشه به دانیال میگم که انشالله بزرگ شد قدر این دایی گلش را بدونه و امیدوارم که بتونه گوشه ای از زحمات تو را جبران کند. از اینجا سال نو را بهت تبریک میگم و امیدوارم که سالی سر شار از سلامتی و موفقیت و خوشی برات عزیزم باشد و مثل همیشه بدرخشی . به داشتن همچین برادری افتخار میکنم و خد...
29 اسفند 1390

خرید وسایل سفره 7 سین.

سلام عشق من - خوبی ؟؟؟؟؟ پسرم این هفته در تدارک خرید و اماده شدن برای سال جدید بودیم. که در پایین همراه با عکس برات توضیح دادم. پنجشنبه تولد خاله نازنین بودیم که تورا خونه مامان بزرگ گذاشتیم و ما رفتیم. خیلی مهمونی خوبی بود و کلی خوش گذشت و شب فراموش نشدنی. اینم روز جمعه هست که رفتیم بقیه وسایل هفت سین را خریدیم و فقط ماهی و سبزه مونده که روز اخر میخریم.الان همه کارهامون را انجام دادیم+ خریدها و .... اماده هستیم برای سال نو. ...
28 اسفند 1390

خرید عید دانیال , هورااااااااا

پسر خوشگلم خریدهای عیدت را تمام کردیم و کلی برات لباس خریدیم+کفش+جوراب و ..... مبارکت باشه , خیلی خوشگلند و من و بابا تمام سعی و تلاشمون را برای تو میکنیم که تو از ما راضی باشی و سر افراز. امیدوارم به سلامتی و دل خوش بپوشی و ما هم از دیدن تو خستگیمون برود. دوست داریم و به داشتنت افتخار میکنیم. ...
28 اسفند 1390